داستانک: داستان های کوتاه و آموزنده

برای دریافت دو وعده داستانک(صبح و عصر) در روز به dastanak.com@gmai.com یک ایمیل بزنید.

داستانک: داستان های کوتاه و آموزنده

برای دریافت دو وعده داستانک(صبح و عصر) در روز به dastanak.com@gmai.com یک ایمیل بزنید.

ادعای خدایی

می گویند ابلیس، زمانی نزد فرعون آمد در حالیکه فرعون خوشه ای انگور در دست

داشت و می خورد.ابلیس به او گفت: هیچکس می تواندکه این خوشهء انگور را به

مروارید خوش آب و رنگ مبدل سازد؟ فرعون گفت: .....

نه. ابلیس با جادوگری و سحر، آن

 خوشهء انگور را به دانه های مروارید خوشاب تبدیل کرد. فرعون تعجب کرد و گفت:

آفرین بر تو که استاد و ماهری. ابلیس سیلی ای بر گردن او زد و گفت: مرا با این

استادی به بندگی قبول نکردند، تو با این حماقت چگونه دعوی خدایی می کنی؟ 

نظرات 6 + ارسال نظر
ramen سه‌شنبه 17 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 12:51 ب.ظ http://pcc2010.mihanblog.com/

سلام دوست عزیز وب جالبی داری اگه با تبادل لینک موافقی منو بنام وب عمومی لینک کن وخبر بده

سارا سه‌شنبه 17 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 02:42 ب.ظ

من نمیدونم اینجا جایی نیست بشه از مینی داستانک ها تعریف کرد.

هستی چهارشنبه 18 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 12:09 ق.ظ

واقعاً کاش ابلیس این پس گردنی رو به خیلی ها بزنه.
مثل همیشه کارتون درسته.
موفق باشین.

عارف پنج‌شنبه 19 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 02:11 ق.ظ http://shirooyiaref.propicnet.com/

عالی بود.

[ بدون نام ] شنبه 21 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 07:45 ب.ظ

متشکرم

جوجه تیغی سه‌شنبه 24 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 08:53 ق.ظ

آسمان بار امانت نتواست کشید
قرعه ی فال به نام من دیوانه زذند
انسان همیشه جاهله هرچی بدبختی که میکشه واسه این خصیصه شه.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد