داستانک: داستان های کوتاه و آموزنده

برای دریافت دو وعده داستانک(صبح و عصر) در روز به dastanak.com@gmai.com یک ایمیل بزنید.

داستانک: داستان های کوتاه و آموزنده

برای دریافت دو وعده داستانک(صبح و عصر) در روز به dastanak.com@gmai.com یک ایمیل بزنید.

زن و مرد

مرد از راه می رسه
ناراحت و عبوس
زن:چی شده؟
مرد:هیچی ( و در دل از خدا می خواد که زنش بی خیال شه و بره پی کارش)
زن حرف مرد رو باور نمی کنه: یه چیزیت هست.بگو!
مرد برای اینکه اثبات کنه راست می گه ....

لبخند می زنه
زن اما "می فهمه"مرد دروغ میگه:راستشو بگو یه چیزیت هست
تلفن زنگ می زنه
دوست زن پشت خطه
ازش می خواد حاضر شه تا با هم برن استخر. از صبح قرارشو گذاشتن
مرد در دلش خدا خدا می کنه که زن زودتر بره
زن خطاب به دوستش: متاسفم عزیزم.جدا متاسفم که بدقولی می کنم.شوهرم ناراحته و نمی تونم تنهاش بذارم!
مرد داغون می شه
"می خواست تنها باشه"
...............................................................................
مرد از راه می رسه
زن ناراحت و عبوسه
مرد:چی شده؟
زن:هیچی ( و در دل از خدا می خواد که شوهرش برای فهمیدن مساله اصرار کنه و نازشو بکشه)
مرد حرف زن رو باور می کنه و می ره پی کارش
زن برای اینکه اثبات کنه دروغ می گه  دو قطره اشک می ریزه
مرد اما باز هم "نمی فهمه"زن دروغ میگه.
تلفن زنگ می زنه
دوست مرد پشت خطه
ازش می خواد حاضر شه تا با هم برن استخر. از صبح قرارشو گذاشتن
(زن در دلش خدا خدا می کنه که  مرد نره )
مرد خطاب به دوستش: الان راه می افتم!
زن داغون می شه
"نمی خواست تنها باشه"
.............................................................................
و این داستان سال  های سال ادامه داشت و زن ومرد در کمال خوشبختی  و تفاهم در کنار هم روزگار گذراندند....

نظرات 13 + ارسال نظر
یلدا شنبه 20 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 07:17 ب.ظ

آره راست میگی.. اما حقیقت اینه من باوجود اینکه مونثم اما خیلی اوقات خودمم دلیل چیزایی رو که از دور و بریام انتظار دارم نمیدونم..
خیلی وقتا فکر میکنم و میبینم راسته که ما زنا احساسات عجیبی داریم گاهی اوقات توی شرایط یکسان چیزای مختلفی میخوایم.. به هر حال خیلی قشنگ بود ممنون

زینب شنبه 20 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 07:25 ب.ظ

زندگی واقعی با رویهامون بی نهایت فاصله داره...زیبا بود...

اناهیتا شنبه 20 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 08:16 ب.ظ http://www.presentofgod.blogfa.com

من قبلا اینو خونده بودم.....ولی هرچی فکر کردم دیدم من دقیقا مثل اقاهه هستم!!!!!!

هستی شنبه 20 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 08:27 ب.ظ

و به این نتیجه می رسیم که آقایون اصلاً خانوما رو درک نمی کنن!
و البته بالعکس!:دی
کلاً تفاهم می باره!!

سپاس

میلاد یکشنبه 21 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 02:37 ق.ظ http://miladrezaeean.persianblog.com

آره درسته , اصلشم همینه چون اگه نبود هیچ زنو مردی نمیتونستن کنار هم زندگی کنن.
مرسی داستانک جالبی بود

مینا یکشنبه 21 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 10:35 ق.ظ

سلام . این موضوع کاملا درسته. ماسالیان سال که داریم با این وضع زندگی می‌کنیم یعنی در اصل کنار اومدیم. حقیقتیه که همه پذیرفتیم.
خانم آناهیتا شماهم از کل دنیا فارغی .

محمدجواد یکشنبه 21 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 01:05 ب.ظ http://javadifozol.blogfa.com/

سلام
اومدم بگم
با اجزتون من داستان هاتون رو بر میدارم و توی وبم قرار میدم
البته منبع رو ذکر میکنم
ایرادی نداره که ؟

نه اتفاقا حسن هم است

عاطفه سه‌شنبه 23 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 08:33 ق.ظ

سلام
چند تا از داستانک هاتون را برای اولین بار خوندم فوق العاده بود
مخصوصا همین داستان
حقیقت خالص بود

[ بدون نام ] سه‌شنبه 23 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 12:51 ب.ظ http://baby75.blogsky.com

دقیقاهمینجوریه!
بس که این اقایون بی شعورن.

[ بدون نام ] سه‌شنبه 23 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 01:55 ب.ظ

نه این نشانه بی شعوری اقایان نیست
نشانه تفاوت های زن با مرد
و یا شاید نشانه بی شعوری هر دو طرف که هیچ کدوم اون یکی و درک نمیکنه

عاطفه سه‌شنبه 23 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 01:58 ب.ظ

پست قبلی مال من بود نمی دونم اسمم را نوشتم یا نه

ریحانه یکشنبه 10 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 01:58 ق.ظ http://www.matameshab1313.com

به جرات میتونم بگم بهترین مطلبی بود که خوندم و حسش کردم مرسی از نوشته های قشنگت

غلامرضا محمدی جمعه 8 مرداد‌ماه سال 1395 ساعت 11:05 ب.ظ http://signal-system.mihanblog.com

baby75.blogsky.com

نظر خودشونو اینجوری ابراز کردن که :

دقیقاهمینجوریه!
بس که این اقایون بی شعورن.

متاسفانه اسم شونم ننوشتن.

حالا نظر بنده :

baby جون منم صددرصد با شما موافقم !!!!!!!

وقتی نام نویسنده این داستان یا درج کننده داستان ، حمید باشه ، ثابت میشه که ما مردا چقدر بی شعوریم !!!!!
تنها نکته پرابهام اینه که چطور میشه اظهار فضل وکمال خانوما بر پایه بی شعوری جنس مخالف شون بنا شده !!!!!!
از خودشون ما فی البداهه شعوری ندیدیم !!!!!
مثلا ار این حمید آقای
Jack Ass
این داستانو درج نکرده بود این همه اظهار فضایل و کمالات
baby جونو نمی دیدیم و راحت و آروم نشسته بودیم پای برنامه 90 !!!! سر و مر و گنده ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد