داستانک: داستان های کوتاه و آموزنده

برای دریافت دو وعده داستانک(صبح و عصر) در روز به dastanak.com@gmai.com یک ایمیل بزنید.

داستانک: داستان های کوتاه و آموزنده

برای دریافت دو وعده داستانک(صبح و عصر) در روز به dastanak.com@gmai.com یک ایمیل بزنید.

اثر

با تشکر از مهرداد

یکشنبه بود و طبق معمول هر هفته

رزی ، خانم نسبتا مسن محله ، داشت از کلیسا برمیگشت …
در همین حال نوه اش از راه رسید و با کنایه بهش گفت :
مامان بزرگ ، تو مراسم امروز ، پدر روحانی براتون چی موعظه کرد ؟!
خانم پیر مدتی فکر کرد و سرش رو تکون داد و گفت :...

عزیزم ، اصلا یک کلمه اش رو هم نمیتونم به یاد بیارم !!!
نوه پوزخند ی زد و بهش گفت :
تو که چیزی یادت نمیاد ، واسه چی هر هفته همش میری کلیسا ؟!!
مادر بزرگ تبسمی بر لبانش نقش بست .
خم شد سبد نخ و کامواش رو خالی کرد و داد دست نوه و گفت :
عزیزم ممکنه بری اینو از حوض پر آب کنی و برام بیاری ؟!
نوه با تعجب پرسید : تو این سبد ؟ غیر ممکنه
با این همه شکاف و درز داخل سبد آبی توش بمونه !!!
رزی در حالی که تبسم بر لبانش بود اصرار کرد : لطفا این کار رو انجام بده عزیزم
دخترک غرولند کنان و در حالی که مادربزرگش رو تمسخر میکرد
سبد رو برداشت و رفت ، اما چند لحظه بعد ، برگشت و با لحن پیروزمندانه ای گفت :
من میدونستم که امکان پذیر نیست ، ببین حتی یه قطره آب هم ته سبد نمونده !
مادر بزرگ سبد رو از دست نوه اش گرفت و با دقت زیادی وارسیش کرد گفت :
آره ، راست میگی اصلا آبی توش نیست
اما بنظر میرسه سبده تمیزتر شده ، یه نیگاه بنداز …!

نظرات 20 + ارسال نظر
--- جمعه 9 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 01:15 ب.ظ

فوق العاده زیبا بود ...

شهرام جمعه 9 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 06:03 ب.ظ

مثل همیشه زیباااااااااا

سکوت شنبه 10 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 01:05 ق.ظ http://maahz.blogfa.com/

سلام خیلی قشنگ بود ایول داری
میشه این کد این ابزار پایین که میگه من نیستم را برام بزاری

علی شنبه 10 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 02:44 ق.ظ http://honar-iran.vcp.ir

سلام

بنده دارای یک سایت فرهنگی هنری هستم و خودم هم دانک می نویسم.

خواستم بدونم می تونم داستانمو در این سایت قرار بدم و اسم هم نوشته بشه؟

اگر مایل به تبادل لینک هستی بهم سری بزن.

با تشکر.

سوگند شنبه 10 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 12:23 ب.ظ

سلام

عالی بوددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددد
مرسیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی

علی شنبه 10 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 07:07 ب.ظ http://honar-iran.vcp.ir

با سلام مجدد

چرا جواب منو نمیدید؟

علی یکشنبه 11 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 12:56 ب.ظ http://honar-iran.vcp.ir

سلام دوباره

من شمارو لینک کردم.

علی یکشنبه 11 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 05:24 ب.ظ http://honar-iran.vcp.ir

سلام مجدد.

به این سوالم پاسخ داده نشد.

آیا من می تونم داستانک هایی رو که نوشتم به شما بدم تا در سایتتون قرار بدید؟ ( با ذکر نویسنده )

بله حتما

هستی دوشنبه 12 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 12:46 ق.ظ

این یکی خیلی عالی تر بودی!
سپاس

سما دوشنبه 12 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 07:55 ق.ظ http://www.abdo.blogfa.com

سلام
زیبا بود
چرا داستان منو نگذاشتین ؟

الناز دوشنبه 12 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 07:46 ب.ظ

بسیار منقلب کننده بود ...وآموزنده.خسته نباشی.

علی دوشنبه 12 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 10:41 ب.ظ http://honar-iran.vcp.ir

سلام

آقا جان من ایمیل کردم که سایت مورد نظر شمارو لینک کردم .

چرا شما هیچ اقدامی نمی کنید؟

چرا هیچ سوالی رو جواب نمی دید؟

لینک شما در داستانک قرار گرفت

علی سه‌شنبه 13 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 11:36 ق.ظ http://honar-iran.vcp.ir

آقا دستت درد نکنه.

حالا اگه ممکنه به این سوالم هم پاسخ بدید ممنونتون میشم.

آیا من می تونم داستانک هایی رو که نوشتم به شما بدم تا در سایتتون قرار بدید؟ ( با ذکر نویسنده )

بله لطف می کنید.

علی چهارشنبه 14 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 10:56 ق.ظ http://honar-iran.vcp.ir

سلام

من داستانمو با نام (جوهر) به جی میل شما فرستادم.

با تشکر.

علی پنج‌شنبه 15 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 01:37 ب.ظ http://honar-iran.vcp.ir

سلام دوباره

من یک داستان به نام (جوهر) برای جی میل شما فرستادم.

با تشکر.

علی یکشنبه 18 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 10:28 ق.ظ http://honar-iran.vcp.ir

سلام

چند دو روزی میشه که داستانم رو براتون ارسال کردم.

لطف کنید بگید چرا در سایتتون قرار نمی دید؟

اگر به دستتون نرسید به سایتم بیایید.

آدرس سایت: honar-iran.vcp.ir

فاطمه یکشنبه 18 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 03:57 ب.ظ

آخرش شوک زده شدم فکر میکردم یه جور دیگه تموم میشه.

الهه یکشنبه 18 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 05:07 ب.ظ http://bote-man.blogfa.com

ســلامـ

بــا تشکــر فــراوان

دلَمـ نیــومَــد بــدون نظـــر بــرَمـ

خیــلی زیــبا بــود

من ک ِ لینــکتونـ کــردَمـ چنــد وقــتـ یـکـ بــار ســر میــزنَمـ

دریا جمعه 30 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 06:02 ب.ظ http://vast.blogfa.com

خیلی قشنگ بود
مرسی

هاشم دوشنبه 28 مهر‌ماه سال 1393 ساعت 03:23 ق.ظ

سلام.وقت بخیر.در کل هیچ مذهبی بد نیست.یه سری اشخاص
روشن فکر و واقع بین قوانینی مطرح کردند و در قالب یه چارچوب
قرار دادن اسمش و گذاشتن دین و یا مذهب ،
برای سالم و درست زندگی کردن بشریت،
می دونی ماشین ترمز نداشته باشه به چه روزی می افته؟
دقیقا مذهب واعتقادات هر شخص کار ترمز و انجام می ده.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد