داستانک: داستان های کوتاه و آموزنده

برای دریافت دو وعده داستانک(صبح و عصر) در روز به dastanak.com@gmai.com یک ایمیل بزنید.

داستانک: داستان های کوتاه و آموزنده

برای دریافت دو وعده داستانک(صبح و عصر) در روز به dastanak.com@gmai.com یک ایمیل بزنید.

مرا بغل کن

روزی زنی روستائی که هرگز حرف دلنشینی از همسرش نشنیده بود، بیمار شد شوهر او که راننده موتور سیکلت بود و از موتورش براى‌ حمل و نقل کالا در شهر استفاده مى‌کردبراى اولین بار همسرش را سوار موتورسیکلت خود کرد. زن با احتیاط سوار موتور شد و از دست پاچگی و خجالت نمی دانست دست هایش را کجا بگذارد که ناگهان شوهرش گفت:...

مرا بغل کن. زن پرسید: چه کار کنم؟ و وقتی متوجه حرف شوهرش شد ناگهان صورتش سرخ شد با خجالت کمر شوهرش را بغل کرد و کم کم اشک صورتش را خیس نمود. به نیمه راه رسیده بودند که زن از شوهرش خواست به خانه برگردند، شوهرش با تعجب پرسید: چرا؟ تقریبا به بیمارستان رسیده ایم. زن جواب داد: دیگر لازم نیست، بهتر شدم. سرم درد نمی کند. شوهر همسرش را به خانه رساند ولى هرگز متوجه نخواهد شد که گفتن همان جمله ى ساده ى "مرا بغل کن" چقدر احساس خوشبختى را در قلب همسرش باعث شده که در همین مسیر کوتاه، سردردش را خوب کرده است.

نظرات 39 + ارسال نظر
سحر پنج‌شنبه 6 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 11:43 ق.ظ http://fozoolbash90.blogfa.com

سلام
واقعا داستان های قشنگی می نویسید
چند تا از داستانهاتون رو تو وبلاگم نوشتم

احمد پنج‌شنبه 6 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 05:16 ب.ظ

واقعا داستان های قشنگی می نویسید
چند تا از داستانهاتون رو تو وبلاگم نوشتم

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 6 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 06:05 ب.ظ

مردا بی احساسن یکی نیست بگه تو که اینطوری هستی چرا ازدواج کری؟؟؟؟؟

میلاد جمعه 7 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 02:04 ب.ظ

سلام.من خیلی از داستان هاتون خوندم.نمیتونم واسه تک تک شون نظر بدم.اما اینجا با این نظر از بابت همه شون تشکر میکنم.همینطور نویسندگان عزیز.ممنون

امین شنبه 8 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 03:40 ب.ظ http://cafe28.blogfa.com

قشنگ بود مثل همیشه..
سبز باشی

نیوانا پنج‌شنبه 13 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 09:49 ق.ظ

ممنون از لطفتون که بی توجهی بعضی از مردا رو یادآوری میکنید

محمد دوشنبه 17 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 09:08 ب.ظ http://WWW.YASIN-2010.BLOGFA.COM

میدونی چیه من این داستان هارو دوست دارم
یه داستان باحال دیگه مینویسید
اگه میشه
برای من یه نظر بزارید

[ بدون نام ] دوشنبه 17 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 09:55 ب.ظ

قشنگ بود
مرسی

صائب سه‌شنبه 18 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 12:06 ق.ظ http://www.astara-t.com

با عرض سلام و خسته نباشید.داستان قشنگیه.من این جور داستان ها رو بیشتر دوست دارم تا داستان های گنگی که یکسری نویسنده ها فقط برای خود مینویسند!از داستانتون خوشم اومد،ولی اگر من این داستان رو مینوشتم به جای سر درد از قلب درد استفاده میکردم که کمی عاشقانه تر شود،هر چند که پیام داستان چیز دیگریست!

عسل جون سه‌شنبه 18 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 12:11 ب.ظ http://www.2khahar.limooblog.com

سلام ممنونبابتداستانهای زیباتون
چرا دیر اپ میشید؟

سمانه چهارشنبه 19 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 11:16 ق.ظ

جالب بود

حامدم سه‌شنبه 25 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 11:45 ب.ظ

مرسی

oneboy چهارشنبه 26 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 06:49 ب.ظ http://www.zhivar69.blogfa.com

سلام
داستان جالبی بود
با اجازه میزنم تو وبلاگ

فاطمه جمعه 28 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 04:41 ب.ظ http://neveshtehhay-jazab.blogfa.com/

سلام وبلاگ زیبایی داری به منم سری بزن خوشحال میشم..........[گل]

علی یکشنبه 30 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 05:31 ب.ظ http://www.dastanak.ir

سلام

داستان های جالبی در سایت دارید :)
اگر مایل به تبادل لینک هستید قدمتان روی چشم :)
خبرم کنید

مهرآفرین چهارشنبه 3 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 05:54 ب.ظ

نویسنده رفتارهای جزیی گفته ولطیف بیان کرده است.بایدسعی کنیدخلاقانه بنویسید تاخواننده های زیادی جلب کنید.با این حال فراموش نکنید که هنرتان را فدای به به و چه چه های خوانندگانتان نکنید.

هستی جمعه 5 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 01:36 ق.ظ

اساس زندگی محبته

سپاس

باران شنبه 6 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 12:08 ب.ظ http://rainart5301.blogfa.com

وب زیبا و جالبی داری بهت تبریک میگم.داستان های زیبایی هم داری خوشحالم که با وبت اشنا شدم

ساناز چهارشنبه 10 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 09:26 ق.ظ http://sanaz07.blogfa.com

سلام حمید جووون!!!!
داستان جالبی بود و همچنین وبلاگ جالبی داری!!!!!!!!

منیر جمعه 12 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 02:09 ب.ظ http://K-monir-H.blogfa.com

سلام خیلی زیبا بود با اجازتون من این داستانتونو توی وبم گذاشتم

فرنوش چهارشنبه 24 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 03:24 ب.ظ

اشکم دراومد بابا جون !

میلاد چهارشنبه 24 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 09:01 ب.ظ http://www.khademoalzahra.blogfa.com/

خیلی زیبا بود

رقیه شنبه 27 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 09:53 ب.ظ

طفلکی خانومه:((
خانوما موجودات خیلی بااحساسی هستند..
به امید فهمیده شدن دنیاشون

چشمک پنج‌شنبه 10 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 04:21 ب.ظ

خیلی داستان های قشنگی می نویسی وبهت تبریک میگم.

علی سه‌شنبه 15 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 10:14 ب.ظ

حالا جرا روستایی

حسرت چهارشنبه 16 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 12:29 ق.ظ

آه ه ه ه الهی!!!!!!!! بمیرم براش داغ دلم تازه شد
عالی بود

میثم جمعه 18 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 08:15 ب.ظ

خیلی زیبا بود
قلمت همیشه سبز

[ بدون نام ] جمعه 18 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 11:26 ب.ظ

همیشه هم مردا بی احساس نیستند بعضی وقتا زنا بیاحساس تر میشن اینو من به شخصه تو یکی از آشنا ها دیدم

amir یکشنبه 20 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 04:51 ب.ظ http://www.friendfinder.vcp.ir

سلام این داستان اصلا واقعی تموم نشده
دلیل خوب شدن سر درد بغلم کن نبوده
کلا آدم که سردرد باشه رو موتور بشینه خوب میشه
به هر حال مر30

پریناز پنج‌شنبه 24 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 12:47 ب.ظ http://www.ama_eshgh.persianblog.ir

سلام
بسیار زیبا بود .

اتنا دوشنبه 28 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 11:06 ق.ظ

عالی بود حال کردم دمت گرم بازم از این چیزا بزار حتما میام

fatemeh شنبه 2 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 12:24 ب.ظ

kheeeeeeeili qashan bud

فرناز چهارشنبه 6 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 11:33 ب.ظ

به نظر من این داستان یه جورایی میشه گفت ۳۰ یا ۴۰ سال قدمت داره و بیشتر برای اون سالها دل نوشته بوده یکم زیادی ته گرفته عزیز جان

امید دوشنبه 11 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 03:36 ب.ظ

بسیار بسیار عالی بود
پیام داستان ابراز علاقه به همسر بود و به شکلی زیبا مطرح شده بود
حالا اینکه بعض وقتا خانما اینطورین یا اینکه یه عضو دیگه بدنش درد کنه ٬ اینکه سوار یه وسیله به جز موتور سیکلت باشن ٬ این که مثالش آپدیت باشه نه این مثال و ... اینا هم می تونست باشه اما اینا به نظرم از اون حاشیه هایین که خیلی کمرنگن
داستان به شکل زیبا بیان شده بود
مرسی

samira چهارشنبه 20 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 09:48 ق.ظ http://ssh1990.blogfa.com

kheili ghashang bood

ghazale چهارشنبه 20 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 06:11 ب.ظ

taze besh gofte baghalam kon halesh enghad khob shod age baghalesh kone dg hichvaght sar dard nemigire

دلشکسته چهارشنبه 10 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 12:22 ب.ظ http://hasani85

زیبا بود با اجازتون تو وبلاگم نوشتمش

مینارادمهر پنج‌شنبه 29 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 09:57 ب.ظ

عالی بودمیسی!غزاله جون به نکته قشنگی اشاره کردی بزن قدش

miss bangi سه‌شنبه 12 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 10:33 ق.ظ

سلام اقا حمید نوشته های شما بسیار قشنگ و زیباست.من هر نوشته ای رو نمیخونم.اما نوشته های شما جالبه و باعث میشه سرکار اوقات بیکاری داستان های شما رو بخونم
خسته نباشید میگم بابت وقتی ک میذارید
ب امید دیدار بای

09380308948

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد