داستانک: داستان های کوتاه و آموزنده

برای دریافت دو وعده داستانک(صبح و عصر) در روز به dastanak.com@gmai.com یک ایمیل بزنید.

داستانک: داستان های کوتاه و آموزنده

برای دریافت دو وعده داستانک(صبح و عصر) در روز به dastanak.com@gmai.com یک ایمیل بزنید.

چشمه

در باغی چشمه‌ای‌بود و دیوارهای بلند گرداگرد آن باغ، تشنه‌ای دردمند بالای دیوار با حسرت به آب نگاه می‌کرد. ناگهان خشتی از دیوار کند و در چشمه افکند. صدای آب مثل صدای یار شیرین و زیبا به گوشش آمد. آب در نظرش شراب بود. مرد آنقدر از صدای آب لذت می‌برد که تند تند خشت‌ها را می‌کند و در آب می‌افکند.
آب فریاد زد: های، چرا خشت می‌زنی؟ از این خشت زدن بر من چه فایده‌ای می‌بری؟...

تشنه گفت: ای آب شیرین! در این کار دو فایده است. اول اینکه شنیدن صدای آب برای تشنه مثل شنیدن صدای موسیقی رُباب است. نوای آن حیات بخش است، مرده را زنده می‌کند. مثل صدای رعد و برق بهاری برای باغ سبزه و سنبل می‌آورد. صدای آب مثل هدیه برای فقیر است. پیام آزادی برای زندانی است، بوی یوسف لطیف و زیباست که از پیراهنِ یوسف به پدرش یعقوب می‌رسید .

فایدة دوم اینکه: من هر خشتی که برکنم به آب شیرین نزدیکتر می‌شوم، دیوار کوتاهتر می‌شود. 

خم شدن و سجده در برابر خدا، مثل کندن خشت است. هر بار که خشتی از غرور خود بکنی، دیوار غرور تو کوتاهتر می‌شود و به آب حیات و حقیقت نزدیکتر می‌شوی. هر که تشنه‌تر باشد تندتر خشت‌ها را می‌کند. هر که آواز آب را عاشق‌تر باشد. خشت‌های بزرگتری برمی‌دارد.

نظرات 10 + ارسال نظر
eli چهارشنبه 24 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 11:21 ب.ظ

ali bod mec

ghazale جمعه 26 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 04:20 ب.ظ

tak take jomlehaye matn ghashage
matlabiam k bayan mikone ghashang tare vali vaghean ghoror baese dori az khodas akhe hame midonan dar barabare khoda ceghad haghiran!

[ بدون نام ] شنبه 27 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 10:32 ب.ظ

mer30

shima یکشنبه 4 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 09:52 ب.ظ

بسیار جالب
ممنون از شما

محمود پنج‌شنبه 15 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 11:02 ق.ظ http://https://www.facebook.com/pages/%D8%AF%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D

سلام
خیلی از داستان های زیباتو ممنون
با اجازتون چندتاش رو برای پیجم برداشتم، ممنون

ناقور دوشنبه 16 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 12:07 ق.ظ http://www.naghoor.ir

سلام
مطلب بسیار جالبی بود
به نام خودت ازش استفاده کردم

مهری پنج‌شنبه 6 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 11:48 ب.ظ

سلام.
این داستانک ظاهر جالبی داره اما نتیجه اش یه جور دیگس!
وقتی خشت در آب بیافتد، آب را گل آلوده میکند که هم شیرینی اش را میزداید و هم زلالی اش را در مینوردد.....

پوریا یکشنبه 23 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 06:58 ق.ظ

سلام
ممنون عالی بود استفاده کردم!

درخشان جمعه 17 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 10:00 ب.ظ http://www.young2012.blogfa.com

ممنون داستاناتون فوق العاده است بااجازتون با نام خودتون از داستانکاتون تو وبم استفاده میکنم خوشحال میشم بهم سر بزنید

هاشم دوشنبه 5 آبان‌ماه سال 1393 ساعت 11:59 ق.ظ

سلام.به شرط اینکه منجر به افراط نشه.افرط تو هر کاری،
جه مثبت و چه منفی ،یا منجر به نا کجا آباد
میشه ویا اینکه دل زدگی ایجاد میکنه.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد