جوانترین لاک پشت برای آوردن نمک از خانه
انتخاب شد.
لاک پشت کوچولو ناله کرد، جیغ کشید و توی لاکش کلی بالا و پایین پرید، گر
چه او سریعترین لاک پشت بین لاک پشت های کند بود!
او قبول کرد که به یک شرط بره؛ اینکه هیچ کس تا وقتی اون برنگشته چیزی
نخوره. خانواده قبول کردن و لاک پشت کوچولو به راه افتاد.
سه سال گذشت... و لاک پشت کوچولو برنگشت. پنج سال ... شش سال ... سپس در
سال هفتم غیبت او، پیرترین لاک پشت دیگه نمی تونست به گرسنگی ادامه بده .
او اعلام کرد که قصد داره غذا بخوره و شروع به باز کردن یک ساندویچ کرد.
در این هنگام لاک پشت کوچولو ناگهان فریاد کنان از پشت یک درخت بیرون
پرید،« دیدید می دونستم که منتظر نمی مونید. منم حالا نمی رم نمک
بیارم»!!!!!!!!!!!! !!!!!
سلام
خیلی قشنگه
ممنون
دلم برای داستانهای داستانک تنگه
سلام
زیبا بود.
چرا اینقدر دیر داستانک هاتون رو بروز میکنید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟میدونید چندوقته داستانک جدید ننوشتید.من روزی چندمرتبه سایتو چک میکردم اما...................
موفق باشید
مچ گیری باحالی بود قشنگ بود مرسی
سلام دوست عزیزم
خیلی خیلی زیبا و جالب بود
خیلی باحال بود !!!
خیلی خیلی عالی بود....
زیبا بود
سلام
مطالب بسیار زیبایی دارید. تبریک به حسن سلیقه ی شما
داستان زیبایی بود.
دمت گرم لذت میبرم این داستانکارو میخونم
جوک بود یا داستانک هر نوشته کوتاهی رو نمیشه بگی داستانک
cheghad ba hal bod nemidonam chi bayad goft b in laki kocholo
عجب پدر سوخته ای بود ها...قطعا لاکپشت ایرانی بود که مثل ما 30 سال تلاش میکنیم تا پولدار بشیم تا یه روز در یه جایی بزنیم تو حال پسرخالهه که تو بچگی یه بستنی خورده و به ما نداده!!!
سلام
نمی دونم نویسنده ، این داستان را از کجا شنیده اما من طراح اصلی این داستان زیبا را می شناسم که بسیار جذابتر و با اسامی زیبا برای کودکان و نوجوانان ارائه می شد. ایشان مدرس مشهور و به نام این مرز و بوم است. توصیه می شود از ایده پرداز این متن نیز نام ببرید.
ایشان استاد فرزاد ناصری مدرس خبره آموزش شطرنج هستند . ایشان مدرس پسر من در مدرسه طلایه داران بوده اند حدودا 7 سال پیش. امیدوارم هرکجا هستند موفق و سربلند باشند. ما به نخبگانی همچون ایشان افتخار می کنیم
خیلی باحال بود مرسی حتما بهم سر بزن خوشحال میشم
تکراری بود
اصلا جالب نبود واقعا که جا خوردم . چرا؟ خودتون بهتر می دونید
نه تنها این داستانت جالبه بلکه همشون جالبه.
سلام،
لطفا نام نویسندگان داستانک ها را در هر پست بنویسید تا بتوانیم با ذکر نام نویسنده استفاده کنیم. با سپاس.
بینهایت ممنونم.... خیلی استفاده کردم...
عالی بود.خیلی مرسی.
خیلی داستان هاتون قشنگه لطفا ادامه بدید ما منتظریم
قشنگ بود
vagan ziba bood
تکراری بود اما اونقدر برام جالبه که هر موقع دوست دارم بخونمش. مرسی
واقعا قشنگ بود
سلام دوست عزیز داستان جالبی بود وبلاگ شما را لینک کردم این اگر مایل هستید ما را لینک کنید
با عرض سلام
میخواستم بدونم میشه از داستانهای زیباتون چندتا رو گلچین کرد و چاپ کرد؟؟؟
لهنت تو زات لاک پشت کوچولو ای تف i love my honey
خیلی بامزه بود..