داستانک: داستان های کوتاه و آموزنده

برای دریافت دو وعده داستانک(صبح و عصر) در روز به dastanak.com@gmai.com یک ایمیل بزنید.

داستانک: داستان های کوتاه و آموزنده

برای دریافت دو وعده داستانک(صبح و عصر) در روز به dastanak.com@gmai.com یک ایمیل بزنید.

دعا کن گندمت آرد شود!

زاهدی کیسه ای گندم نزد آسیابان برد. آسیابان گندم او را در کنار سایر کیسه ها گذاشت تا به نوبت آرد کند.

زاهد گفت: «اگر گندم مرا زودتر آرد نکنی دعا می کنم خرت سنگ بشود».

آسیابان گفت: «تو که چنین مستجاب الدعوه هستی دعا کن گندمت آرد بشود.»
نظرات 6 + ارسال نظر
[ بدون نام ] جمعه 6 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 03:18 ب.ظ

جالب بود موفق باشید

sama پنج‌شنبه 12 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 05:06 ق.ظ

alm. rast migi kheyli az maha injuri hastim:d

tara شنبه 21 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 11:18 ق.ظ http://selen

jaleb bood hatman too vebam mizaram bye

فاطی دوشنبه 23 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 11:34 ب.ظ http://WWW.ASEEN.BLOGFA.COM

جالب بود لذت بردم...

استاد محمد سه‌شنبه 26 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 06:15 ب.ظ

عالی هست موفق باشـ ید
تو ظاهر سایت یه تغییر بده.
اگر با وردپرس یا جوملا کار می کنی سفارش بده برات بسازن.
اونوقت سایت جذاب تر میشه.
بای دوست گلم.

هاشم دوشنبه 7 مهر‌ماه سال 1393 ساعت 09:22 ب.ظ

سلام.دمش گرم(آسیابان).قابل توجه اونایی که فکر می کنند
خدا فقط برای اوناست.
به قول محمد اصفهانی:
عبادت از سرِ وحشت واصه عاشق عبادت نیست-
پرستش راه تسکینه،پرستیدن تجارت نیست.
( با خدا هم رابطه سالم ندارم.همش با خدای خودم معامله
میکنم.مثلا میگم اگه فلان اتفاق به نفع من تمام بشه
قربانی می کشم.و یا به فلانی کمک می کنم).

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد