داستانک: داستان های کوتاه و آموزنده

برای دریافت دو وعده داستانک(صبح و عصر) در روز به dastanak.com@gmai.com یک ایمیل بزنید.

داستانک: داستان های کوتاه و آموزنده

برای دریافت دو وعده داستانک(صبح و عصر) در روز به dastanak.com@gmai.com یک ایمیل بزنید.

چند دقیقه سکوت کنید!

وزی کشاورزی متوجّه شد ساعتش را در انبار علوفه گم کرده است.


ساعتی معمولی امّا با خاطره ای از گذشته و ارزشی عاطفی بود.


بعد از آن که در میان علوفه بسیار جستجو کرد و آن را نیافت از گروهی کودکان که در بیرون انبار مشغول بازی بودند مدد خواست و وعده داد که هر کسی آن را پیدا کند جایزه ای دریافت نماید.


کودکان به محض این که موضوع جایزه مطرح شد به درون انبار هجوم آوردند و تمامی کپّه های علف و یونجه را گشتند امّا باز هم ساعت پیدا نشد.


کودکان از انبار بیرون رفتند و درست موقعی که کشاورز از ادامۀ جستجو نومید شده بود،  پسرکی نزد او آمد و از وی خواست به او فرصتی دیگر بدهد.


کشاورز نگاهی به او انداخت و با خود اندیشید، "چرا که نه؟ به هر حال، کودکی صادق به نظر میرسد."


پس کشاورز کودک را به تنهایی به درون انبار فرستاد.


بعد از اندکی کودک در حالی که ساعت را در دست داشت از انبار علوفه بیرون آمد.


کشاورز از طرفی شادمان شد و از طرف دیگر متحیّر گشت که چگونه کامیابی از آنِ این کودک شد.

پس پرسید، "چطور موفّق شدی در حالی که بقیه کودکان ناکام ماندند؟"


پسرک پاسخ داد، "من کار زیادی نکردم؛ روی زمین نشستم و در سکوت کامل گوش دادم تا صدای تیک تاک ساعت را شنیدم و در همان جهت حرکت کردم و آن را یافتم."


نظرات 10 + ارسال نظر
ملیکا چهارشنبه 22 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 04:52 ب.ظ

واقعا عالی بود .مرسی...

sadra پنج‌شنبه 23 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 03:44 ب.ظ http://avayedel21.blogfa.com

این یعنی این که ساده فکر کردن همیشه جواب میده

پریسا شنبه 16 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 08:18 ق.ظ

خیلی جالبه

صدف دوشنبه 18 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 07:27 ب.ظ http://www.samcamp.blogfa.com

دمش هم گرم....
ممنون....عالی بود....

fateme جمعه 29 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 12:45 ق.ظ http://shahdokht787.blogfa.com

چه باهوش!!!!!!!!

hadis یکشنبه 1 دی‌ماه سال 1392 ساعت 07:52 ب.ظ

سلام
داستان قشگیه مرسی.
اما خدایی پسر بچه چه مخی داشته.

مازیار شنبه 26 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 10:11 ب.ظ

داستان جالب بود ولی شانس پسر بچه در این بود که ساعت دیجیتالی نبود وگر نا باید حالاحالاها دنبال ساعت می گشت ممنون

. .. پنج‌شنبه 22 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 11:39 ب.ظ

سلام
خیــــــــــــــــــلی
چرت بـــــــــــــــــود

علی چهارشنبه 28 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 12:24 ق.ظ

شر و بر بود

Salim پنج‌شنبه 4 اردیبهشت‌ماه سال 1393 ساعت 03:11 ب.ظ

خیلی جالب بود دمتون گرم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد