داستانک: داستان های کوتاه و آموزنده

برای دریافت دو وعده داستانک(صبح و عصر) در روز به dastanak.com@gmai.com یک ایمیل بزنید.

داستانک: داستان های کوتاه و آموزنده

برای دریافت دو وعده داستانک(صبح و عصر) در روز به dastanak.com@gmai.com یک ایمیل بزنید.

مهلت خدا برای زندگی

یک خانم 45 ساله که یک حملهء قلبی داشت و در بیمارستان بستری بود . در اتاق جراحی که کم مونده بود مرگ را تجربه کند خدا رو دید و پرسید آیا وقت من تمام است؟ خدا گفت:نه شما 43 سال و 2 ماه و 8 روز دیگه عمر می کنید.

در وقت مرخصی خانم تصمیم گرفت در بیمارستان بماند و عملهای زیر را انجام دهد کشیدن پوست صورت-تخلیهء چربیها(لیپو ساکشن)-عمل سینه هاو جمع و جور کردن شکم . او حالا کسی رو نداشت که بیاد و موهاشو رنگ کنه و دندوناشو سفید کنه !!....

از اونجایی که او زمان بیشتری برای زندگی داشت از این رو او تصمیم گرفت که بتواند بیشترین استفاده را از این موقعیت (زندگی) ببرد.بعد از آخرین عملش او از بیمارستان مرخص شد

در وقت گذشتن از خیابان در راه منزل بوسیلهء یک آمبولانس کشته شد . وقتی با خدا روبرو شد او پرسید:: من فکر کردم شما فرمودید من 43 سال دیگه فرصت دارم چرا شما مرا از زیر آمبولانس بیرون نکشیدید؟

خدا جواب داد :من چهره شما رو تشخیص ندادم!!!"

نظرات 15 + ارسال نظر
هستی سه‌شنبه 1 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 02:24 ب.ظ

عجب!!!!!!!!!!!!!!

علیرضا سه‌شنبه 1 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 09:50 ب.ظ

عالی بود.
جالب و زیبا...
من قمی نیستم دوست عزیز و از طرفداران پر و پا قرص داستانک های زیبای تو هستم.
ازت انتظار اون برخورد توهین آمیز رو نداشتم و ازت رنجیدم.
من فقط رک هستم و نظرم رو به داستانی که خوندم بیان میکنم .
مثل بعضیا نیستم که فقط از داستان تعریف کنم.
دوست نداشتم با چنین برخوردی از طرف شما روبرو بشم.

شرمنده اگر ناراحت شدین، من در پاسخ کلمه "چرند" شما گفتم فقط "تند" هستین. در هر صورت اگه ناراحت شدین من عذر می خوام

سجاد چهارشنبه 2 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 12:51 ق.ظ http://www.dast-neveshteh.blogfa.com

منظور چیست؟؟؟؟؟؟؟
خدا میخواهد چه بگوید؟؟؟؟؟؟؟
ممنون میشم جواب بدین
من بازم میام

مهسا ت چهارشنبه 2 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 09:15 ق.ظ

عجب! من که نکته ی این داستان رو نفهمیدم...
یعنی نکته اخلاقیش میشه این که اگه دیدیم مرگمون نزدیکه عمل کنیم شاید خدا نشناستمون؟

مصطفی چهارشنبه 2 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 09:34 ق.ظ

زیاد جالب نبود.

علیرضا چهارشنبه 2 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 10:29 ب.ظ

این داستانک که خیلی پر معنیه. من تعجب میکنم چرا بعضیا متوجه نشدن.
در واقع داستان میخواد بگه وقتی خدا به ما فرصت برای زندگی میده از این فرصت ها خوب استفاده کنیم ، قدر اونها رو بدونیم و سعی کنیم این فرصت رو برای چیزایی صرف کنیم که ارزش اتلاف و هدر رفت عمرمون رو داشته باشه.
مثل تمام نعمتهای خدا ، وقتی از یک نعمت خدا خوب استفاده میکنیم ، خدا اون نعمت رو بیشتر و بیشتر به ما عطا میکنه و وقتی از یه موهبت خدا بد استفاده میکنیم و اونو حروم میکنیم ، طبیعتا خدا اون نعمت رو از ما زوال میاره و ....
به همین دلیله که میگن کار و عمل نیک باعث طول عمر میشه.

فاطمه پنج‌شنبه 3 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 12:04 ب.ظ http://www.monafegh.com

یعنی این قدر خدا قادر نیست که چهره ی زن را تشخیص نداد.

ای داستانک یه تمثیله

احمدی پنج‌شنبه 3 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 05:21 ب.ظ

دوستان عزیز این داستانک هم جنبه ی طنز داره هم آموزنده است همینطور که آقای علیرضا گفتند.اینقدر خودتون رو منحرف نکنید!
باتشکرازآقای حمید

علیرضا ۱ یکشنبه 6 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 12:56 ب.ظ

سلام داستانک های شما بسیار زیباست ولی این داستان شما به بقیه انها نمیخورد چون.....

شریفی سه‌شنبه 8 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 02:53 ب.ظ http://MSH72.IRANBLOG.COM

داستان شماما را به حد اعلایی کیفور نمود و پند بسیار داد.
اما باید توجه کنیدکه خداوندباری تعالی مو جودی نیست که ما بخواهیم اورا توصیف کنیم. لذا توجه مبذول دارید تا درقصص بعدی شما هفت قرآن به میان شاهد توصیف های انسانی از آن موجود مهربان نباشیم.

رضارضایی یکشنبه 13 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 07:19 ب.ظ http://007.rozblog.com

دوست عزیز خیلی زیبا بود اما احتیاط کنید که این داستان کمی بوی کفر وشرک میداد!!!

ثمین چهارشنبه 16 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 12:36 ب.ظ

راست میگه موسی ع خدا رو ندید اونوقت...

مهدیس یکشنبه 27 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 01:12 ب.ظ http://www.mahdis71.blogfa.com

سلام داستان ها خیلی قشنگی دارین امیدوارم داستان های جدیدتر و زیباتری رو در سایتتون ببینم.
براتون آرزوی موفقیت میکنم.....

اناهیتا پنج‌شنبه 8 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 10:54 ق.ظ

ادم بی جنبه حقشه!

آزاده یکشنبه 3 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 12:58 ق.ظ

نویسنده خودشو مسخره کرده یا خدا رو؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد