میگفتن علف باید به دهن بزی شیرین بیاد یه عمری خودمونو کشتیم شیرین ترین علف دنیا بشیم غافل از اینکه اصلا طرف بز نبود . . . گاو بود به خوردن مقوا عادت کرده بود
سلام دوست عزیز . برای یک کار شخصی نیاز به مطالعه ی چند داستانک داشتم . وقتی جستجو کردم وبسایت شما یکی از اولین پایگاه ها بود که با تعداد زیادی داستانک خوب برام پیدا شد. لازم دونستم تشکر کنم . ممنون . موفق باشید.
سلام دوست عزیز.واقعا داستانهایتان جالب و خواندنی و اموزنده است.با اجازتون چندتا از داستانهاتون رو در وبلاگ خودم گذاشتم.امیدوارم همیشه دلتون شاد و لبتون خندون باشه.موفق باشید.
پس چرا سایت جدید رو راه نمیندازی؟
سلام دوست عزیز .
برای یک کار شخصی نیاز به مطالعه ی چند داستانک داشتم . وقتی جستجو کردم وبسایت شما یکی از اولین پایگاه ها بود که با تعداد زیادی داستانک خوب برام پیدا شد. لازم دونستم تشکر کنم .
ممنون .
موفق باشید.
سلام شما ببخشییییییییید.علف خوبی باشی بزش پیدا میشه
عجب!
سپاس
سلام/من خیلی وقته داستانهای شما رو میخونم .خیلی با حاله!و می خواستم ببینم اگه اشکال نداره چندتاشو بذارم تو وبلاگ خودم؟
عالی بود
واقعا همین طوره
شاید کرم از خودت وده یارو بز از آب در نیومد
این روزها بزها هم به خوردن مقوا هادت کرده اند....
زندگی بافتن یک قالی است
نه همان نقش و نگاری که خودت می خواهی
نقشه را اوست که تعیین کرده است
تو در این بین فقط میبافی
نقشه را خوب ببین !!!
نکند آخر کار قالی زندگیت را نخرند
تلاش کن پیدا میشههههههههههههههههه
جوینده یابنده است........
بازم اشکال نداره علف خوب بودن خودش هنری که هرکسی بدست نمیاره
سلام دوست عزیز.واقعا داستانهایتان جالب و خواندنی و اموزنده است.با اجازتون چندتا از داستانهاتون رو در وبلاگ خودم گذاشتم.امیدوارم همیشه دلتون شاد و لبتون خندون باشه.موفق باشید.
خوش بحال اونائی که ی عمر خودشونو میکشن تا شیرین ترین و لذیذ ترین خوراکیهای بهشت رو بخورن !