داستانک: داستان های کوتاه و آموزنده

برای دریافت دو وعده داستانک(صبح و عصر) در روز به dastanak.com@gmai.com یک ایمیل بزنید.

داستانک: داستان های کوتاه و آموزنده

برای دریافت دو وعده داستانک(صبح و عصر) در روز به dastanak.com@gmai.com یک ایمیل بزنید.

هدیه

اولین سال تدریس در یکی از روستا ها تدریس می کردم . اواسط اردیبهشت بود
.موقع تدریس صدای شکستن شیئی در کلاس توجه مرا به خود جلب کرد. از گریه
های ابوالفضل فهمیدم گلدانی را که با خود به کلاس آورده بود از زیر میزش
افتاد و شکست . اشک هایش را پاک کردم و با هم تکه های  شکسته گلدان  را
جمع کردیم . روی یکی از تکه های گلدان کاغذ کوچکی چسبانده شده بود. سپاس
معلم ، روزت مبارک.

وحید حاج سعیدی
گرگان

نظرات 2 + ارسال نظر
[ بدون نام ] دوشنبه 19 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 10:47 ق.ظ http://tadfin.blogsky.com

قشنگ بود من از شما نقل کردم

کوروش ه دوشنبه 12 آبان‌ماه سال 1393 ساعت 11:37 ق.ظ

بابت اینکه گلدان شکسته و اون بچه نتونسته احساسش را
نسبت به معلم در لحظه اهدا کردن گل بیان بکنه ،
ناراحت شدم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد