داستانک: داستان های کوتاه و آموزنده

برای دریافت دو وعده داستانک(صبح و عصر) در روز به dastanak.com@gmai.com یک ایمیل بزنید.

داستانک: داستان های کوتاه و آموزنده

برای دریافت دو وعده داستانک(صبح و عصر) در روز به dastanak.com@gmai.com یک ایمیل بزنید.

یکی از بستگان خدا

شب کریسمس بود و هوا، سرد و برفی.
پسرک، در حالی‌که پاهای برهنه‌اش را روی برف جابه‌جا می‌کرد تا شاید سرمای برف‌های کف پیاده‌رو کم‌تر آزارش بدهد، صورتش را چسبانده بود به شیشه  سرد فروشگاه و به داخل نگاه می‌کرد.
در نگاهش چیزی موج می‌زد، انگاری که با نگاهش ، نداشته‌هاش رو از خدا طلب می‌کرد، انگاری با چشم‌هاش آرزو می‌کرد.
خانمی که قصد ورود به فروشگاه را داشت، کمی مکث کرد و نگاهی به پسرک که محو تماشا بود انداخت و بعد رفت داخل فروشگاه. چند دقیقه بعد....

در حالی‌که یک جفت کفش در دستانش بود بیرون آمد.
- آهای، آقا پسر!
پسرک برگشت و به سمت خانم رفت. چشمانش برق می‌زد وقتی آن خانم، کفش‌ها را به ‌او داد.پسرک  با چشم‌های خوشحالش و با صدای لرزان پرسید:
- شما خدا هستید؟
- نه پسرم، من تنها یکی از بندگان خدا هستم!
- آها، می‌دانستم که با خدا نسبتی دارید!
 
 
خوشبخت ترین فرد کسی است که بیش از همه سعی کند دیگران را خوشبخت سازد.. اشو زرتشت

نظرات 10 + ارسال نظر
عشق اسمانی سه‌شنبه 27 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 02:34 ب.ظ http://www.diadlove.blogfa.com

درددل با سایه های مجازی
با من تبادل لینک میکنید

هستی سه‌شنبه 27 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 11:52 ب.ظ

جالب بود.

کامران چهارشنبه 28 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 02:40 ق.ظ http://indeliblememoir.blogfa.com/

مثل فیلم های چارلی چاژین شد.

جوجه تیغی چهارشنبه 28 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 11:06 ق.ظ

قشنگ بود ولی امروزه بستگان وفامیلای خداکم شدن این یکی واقعافامیله.....

سحد جمعه 30 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 01:33 ب.ظ

قشنگ و قابل تامل بود.

فاطمه یکشنبه 2 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 04:31 ب.ظ

چرا یکی از بستگان خدا نمیاد ماشین منو ببره تعمیرگاه
ای خداااااااااااااااااااااااااا کف کردم از بس صدات کردم

[ بدون نام ] سه‌شنبه 4 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 06:43 ب.ظ

خوب بود

لاله سه‌شنبه 3 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 03:12 ب.ظ

جالب بود.

ساقی کویر پنج‌شنبه 21 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 11:09 ب.ظ http://saqikavir.mihanblog.com

سلام قابل تامل بود.ممنون
یه نکته به ذهنم رسید اینکه
تا اونجایی که اطلاع دارم اشو خودش یه دین جدا داره و ربطی به زرتشت نداره و درست هم نیست که اشویی رو که به ازادی مطلق یعنی همون بی بند و باری اعتقاد داره رو نسبت بدیم به زرتشت که یک دین اسمانی ست.
ممکن هم هست که من اشتباه میکنم.
یا علی

سما شنبه 19 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 12:38 ب.ظ http://www.irproje.com

سلام ممنون واقعا قشنگ بود امیدوارم همه ما با خدا و از خدا باشیم .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد